نفع جمعی (کار ۴ روزه)

چرا انگیزه مدیران شرکت‌ها برای «آخر هفته سه‌روزه» از کارکنان بیشتر شد؟

نفع جمعی  (کار ۴ روزه)

 دنیای‌اقتصاد :   (هفته‌کاری ۴روزه) به‌عنوان نوآوری جدید شرکت‌های مختلف جهان، بیشتر از آنچه مورد استقبال کارکنان قرار بگیرد،  (اولویت مدیران) شده است. انگیزه کارفرماها از اجرای «کار کمتر، فراغت بیشتر» به نتایج مثبت این مدل کاری در حوزه درآمدی شرکت‌ها و در عین حال تاثیر معنادار آن بر «رضایت کارکنان» و «راندمان کاری» مربوط می‌شود. اکنون مشخص شده است، علاوه بر شاغلان و شرکت‌ها، شهرها نیز از آخرهفته سه روزه نفع می‌برند؛ به‌طوری‌که کاهش ۱۰درصدی ساعت‌کار هفتگی، آلودگی هوا را ۹درصد کاهش می‌دهد.

نحوه و محل کار کردن ما طی سال‌های اخیر و تحت‌تاثیر عوامل مختلف، از جمله پیشرفت تکنولوژی، دستخوش تغییرات بسیاری بوده. اما تغییر اساسی زمانی اتفاق افتاد که کرونا آمد و مردم را خانه‌نشین کرد. بسیاری از کارکنان در اقصی نقاط جهان، ناچار شدند به دورکاری رو بیاورند. پس از مدتی، وقتی آب‌‌‌ها از آسیاب افتاد، شرکت‌ها از کارکنان خود خواستند که دوباره در محل کار حضور یابند. اما چالش بزرگی پیش آمد: (کارمندها دوست نداشتند به محل کار برگردند).

آنها طعمی را چشیده بودند که برایشان بسیار خوشایند بود و نمی‌‌‌خواستند از دستش بدهند. بسیاری از آنها، روال رایج را دوست داشتند و می‌گفتند :شغل من طوری است که از خانه هم می‌توانم انجامش دهم. لزومی ندارد به محل کار بیایم. شرکت‌ها هم به دنبال راه‌‌‌هایی برای راضی کردن کارکنان بودند. کرونا باعث شد بسیاری از مردم درباره مقوله کار، تجدید نظر کنند. بسیاری از آنها در دوران قرنطینه، نشستند و با خود فکر کردند که «آیا این همه رفت و آمد، واقعا ضروری است؟ آیا حتما باید مدت مشخصی از روز را مشغول کار باشم؟» یکی دیگر از مسائلی که به‌ویژه پس از پاندمی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت، تعداد روزهای کار در طول هفته بود. حالا بسیاری از شرکت‌ها و دولت‌‌‌ها، «هفته کاری چهار روزه» را بررسی می‌‌‌کردند تا ببینند آیا امکان اجرای آن وجود دارد یا خیر (البته این طرح قبلا در برخی کشورها به صورت آزمایشی اجرا شده بود اما حالا به شکلی گسترده‌‌‌تر بررسی می‌‌‌شد). سوالی که دولت‌‌‌ها مطرح می‌‌‌کردند این بود: «آیا هفته کاری پنج‌روزه، هنوز هم استاندارد است؟» حالا گزارشی منتشر شده که به این سوال پاسخ داده است.

  • بزرگ‌ترین طرح آزمایشی هفته کاری چهار‌روزه

در نیمه دوم سال قبل، ۶۱ کسب‌و‌کار در بریتانیا به عنوان جزئی از یک طرح آزمایشی، به کارکنان خود امکان چهار روز کار کردن در هفته را ارائه کردند. تحقیقات نشان داد که هم کارکنان و هم کارفرمایان از این رویه جدید نفع برده‌‌‌اند. طبق گزارش، ۵۶ شرکت، یعنی ۹۲‌درصد گفتند که به این روال ادامه خواهند داد و ۱۸‌درصد اعلام کردند که این تغییر، دائمی خواهد بود. تحقیقات نشان داد که میزان درآمد متوسط این شرکت‌ها در دوران اجرای طرح، تغییری نکرده بود و میزان ترک شغل کارکنان نیز به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته بود. در نظرسنجی‌‌‌ای که در میانه طرح انجام شد، معلوم شد که بازدهی نیز کاهش نداشته‌است. گزارش این‌طور نتیجه‌گیری کرده بود: (تایج اجرای این طرح در بریتانیا مشخص می‌کند که هفته کاری چهارروزه از مرحله آزمایشی عبور کرده و آماده اجراست).

  • پول همه چیز نیست

مدت‌‌‌هاست که جنگ میان شرکت‌ها، جنگ بر سر استعدادهاست. همواره تصور این بوده که برای جذب بهترین استعدادها، باید یک پکیج مزایای جذاب به کارجوها ارائه کنیم، از جمله پاداش و طرح‌‌‌های تشویقی و… درست است. این سابقا جواب می‌‌‌داد. اما حالا کارمندها چیزی فراتر از مزایای پولی می‌‌‌خواهند. آنها دوست دارند کارشان، «انعطاف‌پذیر» باشد. حالا با اجرای طرح هفته کاری چهار‌روزه، اثربخشی کار انعطاف‌‌‌پذیر، افزایش خواهد یافت. کار کردن بیش از حد باعث می‌شود بازدهی و سلامتمان کاهش یابد. حتی اگر کارمان را در خانه انجام دهیم. پس علاوه بر محل کار، مدت زمان کار نیز حائز اهمیت است.

  • طرحی فراتر از زمان و مکان

دهه‌‌‌هاست که سیاستمداران و رهبران کشورها درباره احتمال هفته کاری چهار‌روزه صحبت کرده‌‌‌اند. در دهه ۱۹۵۰، ریچارد نیکسون که در آن زمان، معاون اول رئیس‌جمهور آمریکا بود، احتمالش را پیش‌بینی کرده بود. داگلاس فریزر، رئیس وقت «اتحادیه کارگران خودرو» نیز در دهه ۱۹۷۰ گفته بود که هفته کاری کوتاه‌‌‌تر، اجتناب‌‌‌ناپذیر و حتمی است. اما این طرح به دلایل مختلف، از جمله «مقاومت»، هرگز اجرا نشده بود. فقط بریتانیا نبوده که درباره هفته کاری چهار‌روزه، تحقیقات انجام داده (گرچه طرح آزمایشی بریتانیا، از سایر کشورها گسترده‌‌‌تر بوده). طرح‌‌‌های آزمایشی‌‌‌ای در آمریکا، کانادا، ایرلند، نیوزیلند و استرالیا نیز اجرا شده. مثلا یونیلیور اخیرا این طرح را در ادارات خود در نیوزیلند اجرا کرده. دولت اسپانیا نیز تصمیم دارد به شرکت‌ها بابت اجرای این طرح، پول پرداخت کند.

  • راه ناهموار

اما هر کسی طرفدار این طرح نیست. «نیک بلوم»، استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد معتقد است که گرچه تحقیقات بریتانیایی، سوالات جالبی در ذهن مدیران ایجاد می‌کند اما پرداخت حقوق تمام‌‌‌وقت به کارکنان بابت چهار روز کار، «تصمیم سختی برای مدیران و سرمایه‌گذاران» است چون اغلب کسب‌و‌کارها همین حالا هم در تلاشند تا گلیم خود را از آب بیرون بکشند. او همچنین گفته که تعداد کسب‌و‌کارهای شرکت‌کننده در طرح، بسیار کم است و خودشان داوطلبانه خواستند مشارکت کنند. هیچ گروه کنترلی در طرح وجود نداشته که با شرکت‌های مجری طرح، مقایسه شوند. به‌علاوه، شاید بعضی از شرکت‌ها اصلا با این طرح موافق نباشند. پس می‌توان گفت که شرکت‌کنندگان طرح، نماینده همه کارفرمایان نیستند. از سوی دیگر، گرچه اجرای این طرح در برخی صنایع، از جمله تکنولوژی امکان‌‌‌پذیر است اما سوال اینجاست که مشاغل سنتی‌‌‌تر چطور؟

به‌علاوه، اجرای طرح به طور گسترده، قطعا با موانعی مواجه خواهد شد. اغلب شرکت‌کننده‌‌‌های طرح، شرکت‌های کوچک هستند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ اصلا از این ایده استقبال نکرده‌‌‌اند. از سوی دیگر، برخی کارکنان نیز گفته‌‌‌اند که در چهار روز نتوانسته‌‌‌اند کارهایشان را تمام کنند. در طرح بریتانیایی، کارکنان به صورت فشرده‌‌‌تر کار نکرده‌‌‌اند، بلکه همراه با مدیران خود به دنبال ترفندهایی برای افزایش بازدهی روزهای کاری بوده‌اند، از جمله کاهش جلسات. «کلر دنیلز»، مدیر یک آژانس بازاریابی دیجیتال کوچک با ۱۳ کارمند، در این طرح شرکت کرده. او می‌‌‌گوید: «سخت‌‌‌ترین قسمتش این است که کارکنان به عادت‌‌‌های سابق خود برنگردند.» او می‌‌‌گوید با وجود موانع، گمان نمی‌‌‌کند که هیچ‌وقت به هفته کاری پنج‌روزه برگردند. اغلب کارکنان شرکت‌کننده در طرح نیز با او هم‌نظرند.

  • کارمندها، راضی‌‌‌تر از همه

حدود ۳۳۰۰ کارمند بانک، بازاریابی، کادر درمان، خدمات مالی، خرده‌فروشی، هتلداری و سایر صنایع در طرح شرکت داشته‌‌‌اند‌ و جواب همه آنها به شدت مثبت بوده: ۹۰‌درصد گفته‌‌‌اند که قطعا دوست دارند این روال را ادامه دهند. هیچ‌کس نگفته که قطعا نمی‌‌‌خواهد ادامه‌‌‌اش دهد. ۱۵‌درصد گفته‌‌‌اند که هیچ مزایای پولی‌‌‌ای نمی‌تواند مجابشان کند که دوباره به روال سابق، یعنی پنج روز کار در هفته تن بدهند. تاثیر این طرح بر سلامت کارکنان نیز بسیار قابل‌توجه بوده. طبق این گزارش، میزان استرس، خستگی و مشکلات خواب آنها کاهش یافته. میزان فرسودگی آنها نیز همین‌طور. علاوه بر افزایش بازدهی و سطح سلامت، برخی از هزینه‌‌‌های کارکنان نیز کاهش یافته، از جمله هزینه حمل‌ونقل و مراقبت از کودک.

جولیت شور ، اقتصاددان و جامعه‌‌‌شناس کالج بوستون که در انجام این تحقیقات نقش داشته می‌‌‌گوید: «ابتدا، دلیل بررسی این موضوع توسط کارفرماها، خستگی و فرسودگی کارکنان در دوران کرونا بود. اما حالا پای جذب و حفظ کارکنان در میان است.» این یعنی انگیزه شرکت‌ها از اعمال سیاست هفته کاری چهار‌روزه، چیزی فراتر از کاهش خستگی کارکنان است.

  • رفت‌وآمد کمتر، رد پای کمتر

بسیاری از شرکت‌ها پیش از اجرای این طرح، از تاثیرات احتمالی آن بر بازدهی، درآمد و سلامت کارکنان می‌‌‌گفتند اما مدیران شرکت مشاوره محیط‌زیست «تایلر گرینج»، دوست داشتند بدانند هفته کاری کوتاه‌‌‌تر، علاوه بر این موارد، چه تاثیری بر «رد پای کربن» شرکتشان دارد. پس از اجرای طرح، نتایج مثبت اعلام شد. «سایمون اورسل» از بنیان‌گذاران شرکت می‌‌‌گوید: «به طور متوسط، شاهد کاهش ۲۱درصدی تعداد مایل‌های طی‌شده با ماشین بودیم. جلسات و سفرهای غیرضروری را نیز کاهش دادیم. بسیاری از کارکنان، روز مرخصی اضافه خود را صرف انجام کارهای داوطلبانه زیست‌‌‌محیطی می‌‌‌کردند.» جولیت شور معتقد است که هفته کاری کوتاه‌‌‌تر، کلید دستیابی به کاهش انتشار کربن است: «گرچه مزایای آب و هوایی را به سختی می‌توان اندازه گرفت اما تحقیقات زیادی انجام داده‌‌‌ایم که نشان می‌دهند به مرور زمان و همزمان با کاهش ساعات کاری در کشورها، انتشار کربن نیز کاهش خواهد یافت.» طبق تحقیقات او و همکارانش در سال ۲۰۱۲، کاهش ۱۰درصدی ساعات کار، باعث کاهش ۶/ ۸ درصدی رد پای کربن خواهد شد. لازم به ذکر است که بخش عمده‌‌‌ای از آن، مربوط به کاهش رفت و آمدهاست.

  • نقطه اوج عملکرد

برای «فیلیپ گرمن»، استاد روان‌شناسی دانشگاه پنسیلوانیا، تاثیرات مثبت طرح بر سلامت کارمندها کاملا با عقل جور درمی‌‌‌آید. او می‌‌‌گوید: «شغل، همان‌قدر که می‌تواند رضایت‌‌‌بخش باشد، استرس‌‌‌زا و زمان‌بر نیز هست و اجازه نمی‌‌‌دهد به کارهای دیگرمان برسیم. پس منطقی است که کمتر کار کردن، بهبودهای متعددی را به دنبال داشته باشد.» طبق تحقیقات الکس کرب ، عصب‌‌‌شناس دانشگاه UCLA، هفته کاری کوتاه‌‌‌تر ما را وادار می‌کند کارآمدتر کار کنیم. دلیلش این است که مغز انسان، بهترین عملکرد را زمانی دارد که برایش مهلت تعیین شود. او می‌‌‌گوید: «این کمک می‌کند انرژی و تلاشمان را متمرکز کنیم.

اگر یک پروژه سخت به تو محول کنم اما مهلتی برایش تعیین نکنم، احتمالا زمان زیادی را صرف انجامش خواهی کرد و حتی ممکن است اصلا پیشرفتی حاصل نکنی. اما اگر یک پروژه مهلت داشته باشد، همزمان با نزدیک شدن به پایان مهلت، آدم‌‌‌ها تلاششان را افزایش می‌دهند. او معتقد است که انسان از نظر عملکرد، همیشه در بهترین حالت نیست. او بهترین حالت عملکرد را «پیک عملکرد» می‌‌‌نامد و می‌‌‌گوید: «ما اغلب اوقات، در پیک عملکرد نیستیم. یعنی بهترین عملکرد خود را ارائه نمی‌‌‌دهیم. اصلا امکانش نیست که آدم‌‌‌ها ۸ ساعت در روز و پنج روز در هفته، کاملا در بهترین حالت خود باشند.» پس کوتاه شدن هفته کاری می‌تواند تعداد ساعات غیر‌پیک را کاهش دهد.

منبع خبر

https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%87%D8%A7-104/3948325-%D9%86%D9%81%D8%B9-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87

 

نوشتهٔ پیشین
ضرورت داشتن بانک تخصصی حمل‌ونقل ولجستیک
نوشتهٔ بعدی
اخلاق، برنامه و استراتژی
فهرست